سیره ی مادر(سلام الله علیها) - بخش پنجم
حضور سیاسى
بى تفاوتى در قبال آنچه در جامعه مى گذرد، به خصوص در زمینه وضعیت سیاسى و اجتماعى و حقوق عمومى، دور از روش و منش اسلامى است.
حضرت
زهرا (علیها السلام) ، دختر رسول بزرگوارى است که «مدنیت اسلام» را بر
پایه وحى پدید آورد و به مسلمانان، تعهد اجتماعى و نظارت بر عملکرد مسؤلان و
حساسیت به معروف و منکر را آموخت.
دختر رسالت، به مسائل اجتماعى و سیاسى جامعه اسلامى بى تفاوت نبود و جبهه حق را یارى مى کرد.
پس
از رحلت پیامبر(ص)که خلافت را غصب کردند و فدک را از او گرفتند، او همراه
زنان بنى هاشم به مسجد رفت و در جمع مسلمانانِ حاضر، ضمن خطبه هایی که پشت
پرده خواند، از بدعتها، ستمها، حقکُشیها و فراموش کردن وصیت رسول
خدا(ص)و جان گرفتن دوباره سنتهاى جاهلى انتقاد کرد و ریشه هاى سهل انگارى
در دفاع از حق، و فراموش کردن توصیه هاى قرآن و پیامبر را در عادت کردن به
زندگى مرفّه و دنیادوستى و لذّت طلبى دانست و آنان را که به آن سرعت،
دستاوردهاى وحى و دین و خدمات و زحمات پیامبر(ص) را از یاد بردند، نکوهش کرد.
خطبه
او (که تاکنون بارها از سوى دانشمندان دینى شرح شده است)، نشانه تعهد
اجتماعى و حضور در صحنه دفاع از بنیان هاى دینى و مبارزه با بدعتها و
غفلتهاست.
تلاش براى اثبات حق و ولایت على (علیه السلام) و مبارزه با
انحراف در رهبرى امت اسلامى را تکلیف خود میدانست. گاهى شبها به همراه
على (علیه السلام) به در خانه مهاجران و انصار می رفت و در حمایت از
ولایت، توصیه ها و وصیتهاى پدرش را به یادها مى آورد و آنان را به دفاع از
حق شوهرش در مسئله خلافت (که در واقع حق امت بود) و نیز حمایت از حق خودش
فرا مى خواند. هر چند آنان با سردى و بى مهرى پاسخ میدادند و براى دفاع از
حق بى تفاوت بودند و بهانه و عذر مى آوردند، ولى آن بانوى بزرگ، براى
اتمام حجت، آنان را به این یارى فرا مى خواند تا فردا نگویند کسى به ما
نگفت و یادآورى نکرد!
مردم، با شأن و مرتبه هایی که براى حضرتش
مى شناختند، به خاطر او، حضرت على (علیه السلام) را بیشتر مراعات
مى کردند. به نوشته مورّخان، زهراى مرضیه (علیها السلام) تا زنده بود،
على (علیه السلام) حامى نیرومندى داشت و به خاطر فاطمه (علیها السلام) ،
حرمت على (علیه السلام) را پاس مى داشتند. اما پس از شهادتش، على(علیه السلام) تنهاتر
و بى پناهتر گشت.
خط سیاسى فاطمه زهرا (علیها السلام) بسیار روشن و
روشنگر و ابهام زدا بود. چنان مدبّرانه عمل مى کرد که پس از او هم راه،
روشن بماند.
اینکه وصیّت کرد پیکرش را شبانه غسل دهند و به خاک سپارند،
تا آنان که بر وى ستم کردند و او را آزردند، در مراسم دفن او حضور نداشته
باشند و از این حضور نتوانند بهره سیاسى ببرند و کارهاى خود را تطهیر و
توجیه کنند، نمونه هایی از درایت و آینده نگرى حضرت بود. هنوز هم مخفى بودن
مکان دفن او، روشنگر حقیقت و نشانه ظلمى است که بر او و خاندان پاک پیامبر
خدا رفته است.
وصیّت او نیز بار سیاسى داشت و بیانگر مواضعش در مسایل اجتماعى و سیاسى بود.
- منتظر بخش های بعدی،سیره ی مادر(سلام الله علیها) نیز باشید.
- جهت سلامتی و تعجیل در فرج مهدی فاطمه(روحی فداک) صلوات...